رسته‌ها
دیوان امام خمینی
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 150 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 150 رای
اشعار روح الله خمینی اولین بار ۱۸ روز پس از درگذشت وی در روزنامه کیهان منتشر شد و بلافاصله در رسانه‌های بین‌المللی بازتاب یافت. اولین شعر منتشر شده از وی غزلی چهارده مصرعی با مطلع «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم» بود که توسط احمد خمینی، فرزند او در اختیار روزنامه کیهان قرار گرفت و بعدا در قالب چند کتاب شعر و عمدتا «دیوان امام» منتشر شد. انتشار این اشعار که نشانگر وجه دیگر شخصیت روح الله خمینی و دیدگاه های وی و منش عرفانی او بود برای رسانه های غربی تازگی داشت. روزنامه نیویورک تایمز نوشت که این غزل روح الله خمینی در آخرین شماره هفته نامه سیاسی هنری نیو ریپابلیک، با ترجمه یلیام چیتیک شیعه شناس، مترجم و متخصص برجسته متون کلاسیک عرفانی، فلسفی اسلامی انتشار خواهد یافت. شائول بخاش به این روزنامه گفت که غزل آقای خمینی بسیار برجسته و قابل توجه‌است.

دیوان شعر امام کتابی است که در ۶ فصل غزلیات، رباعیات، قصاید، مسمط، ترجیع بند و اشعار پراکنده تنظیم شده و اولین بار توسط موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) در ۴۳۸ صفحه انتشار یافته‌ است.
بسیاری از شعرای معاصر همچون حمید سبزواری، جواد محقق، عبدالجبار کاکایی، رحیم زریان، محمدعلی بهمنی، کامران شرفشاهی، سعید بیابانکی، صابر امامی، عباس چشامی و امیر مرزبان، در ارتباط با این دیوان اظهار نظرهایی کرده‌اند.
ترجمه اشعار این دیوان که عمدتا در سبک عراقی سروده شده‌اند، به هندی، عربی و چندین زبان دیگر انتشار یافته است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
432
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
hamid
hamid
1390/08/30

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دیوان امام خمینی

تعداد دیدگاه‌ها:
167
بسیار عالی و جامع و کامل است طوری است که باید این اشعار را برای همیشه به ذهن سپرد
مگر ممکن است در سایت کتابناک که اکثر اعضای آن را اشخاص اهل مطالعه تشکیل می دهند چنین کتابی 49 مورد علاقه داشته باشد؟
ایشان واقعا نابغه بوده اند چون هم طبع لطیف شعر گویی داشته اند و هم قادر بوده اند فرمان قتل عام هزاران زندانی را که اکثرا تحصیلکرده و اهل علم و دانش و مطالعه بودند در شهریور 67 صادر کنند و بدون محاکمه بدون حق داشتن وکیل هزاران نفر را به جوخه های مرگ بسپارند.
امام خمینی ره یک شخصیت جامع الاطراف بودند.
ایشان در فقه و اصول ، عرفان اسلامی ، فلسفه اسلامی ، تفسیر و حدیث از مراجع بسیار بزرگ و توانمند در هزار سال گذشته تا امروز بوده و هستند.
دیدگاه های فقهی ایشان از اصولی ترین و مترقی ترین احکام دینی جهان اسلام خاصه مذهب تشیع بوده و هست و علمای بزرگ حوزه بر این اصل اعتقاد کامل دارند. و بسیاری از مراجع ، اصولیین ، محدثین و دانشمندان مبرز حوزه از شاگردان ایشان بوده اند.
امام خمینی ره در ادبیات فارسی و عرفان اسلامی ید طولی و مهارت اعلی یی داشته اند.
غزل های امام خمینی ره از نمونه های اعلی و بسیار برجسته غزل عرفانی در عصر حاضر بوده و از غزلیات کلاسیک گویان معاصر ایران از جهان صورت و معنی بسیار سرتر و برتر می باشند.
غزل امام ره گرچه به سبک عراقی است اما از جهاتی به غزل سرایان قرن ۷ و ۸ شمسی پهلو میزند.
غزل امام اگرچه به شیوه ی غزل و سروده های استاد شهریار نیست بلکه هم از نظر زبانی و هم ماهیت عرفانی با شعر شهریار تفاوت و فاصله دارد و این دیدگاه بسیاری منتقدان ادبیات دانشگاهی نیز هست.
باید گفت که غزلیات عرفانی امام خمینی ره هم از نظر لفظ و هم معنی در سطح بالایی بوده و نمونه ی شعر مفلق است. اگرچه امام خمینی ره نه ادعای شاعری داشته و نه حرفه ی ایشان شاعری بوده بلکه گاهی به تفنن و حضور حال ومقام و ظهور لمحات عرفانی یا به اشاره و خواهش عروس شان بانو فاطمه ی طباطبایی آن اشارات ربانی را افاضه می نمودند.
ایشان در اوایل انقلاب حتی حافظ را نیز مطرب می خواندن و اشعارش را انحراف حال چگونه شد که یک دفعه 180 درجه تغییر مسیر داده و از می و ساقی عشاق و....................................... می گویند و جالب تر از همه اینها این است که این اشعار در روزنامه کیهان به سر دبیری آقای شریعتی چاپ می شود که تقریباً همه با ایشان و کارها و کرماتشان آشنا هستند که در نتیجه بنده نیز با khoday عزیز هم نظر هستم و
اما نمیدانم چراحس میکنم ازقلم استادشهریاراین اشعار تراوش کرده است

و از احوال آقای شهریار مخصوصاً در دوران پیری که ایشان تقریباً وابسته به دربار آقایان بود چنین چیزی را مقدور می نماید.

از آیت الله خمینی پرسیدم : «آیا دموکراسی دینی براستی ممکن است؟»
پاسخ گفت : مگر اینکه سنّت الهی بر روی زمین وارونه گردد یعنی اکثریت مردم مؤمن شوند و اقلیتی کافر باشند.

از کتاب "مصاحبه ای با آدم ها"
خواست شیطان بَد کُند بر من ،ولی احسان نمود
از بهشتم بُرد بیرون ، بستهٔ جانان نمود
خواست از فردوس بیرونم کند،خوارم کند
عشق پیدا گشت و از مُلک و مَلک پرّان نمود
ساقی آمد تا زجام باده بی هوشم کند
بیهُشی از مُلک بیرونم نمود وجان نمود
پرتو حُسنت بجان افتاد وآنرا نیست کرد
عشق آمد درد ها را هر چه بُد درمان نمود
غمزه ات بر جان عاشق بر فروزد آتشی
آنچنان کز جلوه ای،با موسی عمران نمود
ابن سینا را بگو در طور سینا رَه نیافت
آنکه را بُرهان حیران ساز تو حیران نمود.

اما نمیدانم چراحس میکنم ازقلم استادشهریاراین اشعار تراوش کرده است

حیف که اصلا علاقه ای به خواندن شعر ندارم اما به نکته ای که گقتید احترام میذارم
برایم عجیب است
که چرا بعضی دوستان این قدر دیرگیرند؟
آثار نثر امام هم موجود است.
حتما بخوانند با قریحه ادبی ایشان آشنا خواهند شد.
کتاب چهل حدیت نمونه ی جالبی از نثر مطنطن و پر آرایه ی ایشان است.
سیاست زدگی برخی از دوستان مایه ی شگفتی و تاسف است.
ضمناً اگر ادب رعایت شود
همه با حال خوش تری زندگی خواهیم کرد.
به احترام خودمان و دوستان مان مودب باشیم.
خداوند روح همه ی رفتگان مان را غریق رحمت واسعه اش بفرماید.
به ما هم زندگی بابرکت و سعادتمند عنایت فرماید.
آمین یا رب العالمین.
[quote='nima20038282']حتما هیتلر هم شاعر بوده که ما خبر نداریم[/quote]
واقعا این حرفتون چه ربطی داشت ؟
دیوان امام خمینی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک